وقتی معاویه از عظمت علی(ع) گریست!

وقتی معاویه از عظمت علی(ع) گریست! به گزارش کارکادو، علامه جعفری در وصف امام علی(ع) می گوید: علم از موجودیت علی (ع) منتشر می شد و حکمت از زبان علی (ع) برای بشریت سخن میگفت، حکمت، سخنش را با هر زبانی نمیتواند بگوید و حکیم مطلقی میخواهد که آن علی بود.



به گزارش مبلغ علامه جعفری دریک سخنرانی در ارتباط با شخصیت حضرت علی (ع)، ماجرای ملاقات ضرار بن ضمره با معاویه بن ابی سفیان را برای بیان عظمت شخصیت حضرت علی (ع) به تصویر می کشد. بمناسبت میلاد امام علی(ع) و روز پدر سخنان ایشان را در ادامه آورده ایم:

به گفته ایشان در ماجرای ملاقات ضرار بن ضمره با معاویه بن ابی سفیان آمده است:

در این ملاقات معاویه از ضرار خواست تا علی(ع) را توصیف کند. مساله ای که بعضی، آنرا از حیله های معاویه برای به دست آوردن نکته ای از علی(ع) در خلال سخنان یاران او و برای تخریب چهره ایشان دانسته اند.

ضرار در ابتدا از توصیف امیرالمؤمنین(ع) خودداری کرد؛اما با اصرار معاویه، به مدح علی(ع) پردخت. سخنان وی در منابع با عبارات مختلفی گزارش شده است. میرزا حبیب الله هاشمی خوئی در کتاب منهاج البراعة به نقل از ابن ابی الحدید گفته‌ی ضرار به معاویه را چنین آورده است:

«به خدا، والا همت بود. شدید القوی بود. صریح و قاطع سخن می گفت. به دادگری حکومت می کرد. دانش از همه سویش فرو می ریخت و در پیرامونش حکمت، گویا بود. از دنیا و شکوفاییش (جلوه هایش) گریزان بود. به شبِ پُر هراس انس داشت. اشکش فراوان، اندیشه اش طولانی بود. جامه کوتاه درویشانه را خوش می داشت و خوراک ناهموار را. در بین جمع ما چون یکی از ما بود. هر پرسشی داشتیم جواب می داد و چون از او فتوا می خواستیم ما را آگاه می کرد. به خدا هرچند ما را به خود بسیار نزدیک می کرد و با او هم نشین بودیم، بسا که از هیبت الهی او جرئت سخن با او را نداشتیم. اهل دین را بزرگ می داشت و مساکین را به خود نزدیک می کرد. هیچ نیرومندی طمع نداشت که ناحقی به سود خود از او بخواهد و هیچ بینوایی از دادگری او نومید نبود.

من خود گواهم که در یکی از مواقفش وی را دیدم درحالی که شب از نیمه گذشته و پرده های تاریکی خویش را بر جهان گسترده بود و اخترانش در چاه مغرب فرو شده بودند، دست بر ریش داشت و چون مارگزیده بر خود پیچ و تاب می خورد و به مانند مصیبت زده ای می گریست و می اظهار داشت: ای دنیا دیگری را فریب بده! خویش را به من عرضه می داری؟ برای من زیور نمایی و کرشمه می کنی؟! هیهات هیهات، من تو را سه طلاقه کردم که رجوع ندارد. عمرت کوتاه است و قَدرت اندک. آه و افسوس از توشه کم و دوری سفر و راه پر خطر.»(برگرفته از ویکی شیعه)

معاویه پس از شنیدن سخنان ضرار گریست؛ بگونه ای که اشک بر صورتش جاری شدو حاضران هم اندوهگین شدند. علامه جعفری دربیان جمله شدید القوی توضیح میدهد که مالک جهان بودن مهم نیست بلکه مالک خویشتن بودن مهم می باشد و علی (ع) مالک خود بود. علامه در تشریح جملات ضرار بن ضمره ادامه میدهد: علم از موجودیت علی (ع) منتشر می شد، حکمت از زبان علی (ع) برای بشریت سخن میگفت، حکمت سخنی داشت و سخنش را با هرزبانی نمیتواند بگوید و حکیم مطلقی میخواهد که آن علی بود. در ادامه سخنرانی تأثیر گذار علامه جعفری را دنبال کنید:





منبع:

1402/11/05
14:00:33
5.0 / 5
406
تگهای خبر: تصویر , دانش , سفر , كتاب
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۳ بعلاوه ۳
karkado فروش کادو و انتخاب انواع کادویی
karkado.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاركادو محفوظ است

كاركادو

فروش کادو و انتخاب انواع کادویی