وکیل مدافع شیطان و غرض های روزنامه نگاران

وکیل مدافع شیطان و غرض های روزنامه نگاران کارکادو: در سالهای اخیر و با گسترش دسترسی به اینترنت و تلفن همراه هوشمند، اکوسیستم خبر بازیگران بیشتری پیدا کرده است، این بازیگران از مقام های دولتی و سیاسی، کنشگران مدنی، شرکت های چندملیتی و غول های اقتصادی هستند تا ارتش های سایبری، ترول ها و اوباش اینترنتی و در نهایت هم شهروندان عادی.


ابتدای تولد روزنامه نگاری شهروندی از آن به عنوان فرصتی برای تحقق حوزه های عمومی خُرد شروع یاد می شد اما زمان کوتاهی لازم بود تا این فرصت به تهدیدی کلیدی مقابل کلیت روزنامه نگاری تبدیل گردد. چرخش هایی که پلت فرم های اجتماعی در دنیای خبر و روزنامه نگاری به وجود آورده اند مکرراً محمل بحث و گفت و گو میان روزنامه نگاران بوده است. در همین چارچوب اخیراً کتاب «رسانه های مغرض» اثر روزنامه نگار آمریکایی «شریل اتکیسون» توسط علی شاکر به فارسی برگردانده شد و نشر خزه آنرا منتشر کرد*. رسانه های مغرض را به دلیلهای مختلفی می توان یک کتاب خلاف جریان اصلی دانست. در صورتیکه در همین سه چهار سال اخیر چندین عنوان کتاب دربارهٔ موضوعات در رابطه با اخبار جعلی، شبکه های اجتماعی و مسائل جدید پیشِ روی رسانه ها به فارسی برگردانده شده است، ترجمه و انتشار این کتاب از این باب که می تواند فرصتی مناسب برای گفت وگوی بیشتر و البته با چشم اندازهایی گسترده تر را در دسترس قرار دهد باارزش است. بغیر از این که دقت نظر مترجم در انتخاب معادل ها و رسیدن به متنی یک دست و روان و پاورقی های تکمیلی برای فهم بهتر کتاب برای مخاطبان ایران نیز سبب شده است تا با کتابی خوب و خواندنی روبرو باشیم. روزنامه نگار بازیگر است یا ناظر؟ روزنامه نگاران مانند اهالی تئاتر سال هاست که با چالش «فاصله گذاری» روبرو هستند. این که روزنامه نگاران چقدر اجازه دارند در دنیای خبر و منابع خبری غرق شوند و تبدیل شوند به «یکی ازآن ها» موضوعی است که همیشه محل مناقشه ای پردامنه بوده است و پرسش از آن در دوره های مختلف زمانی پاسخ هایی متفاوت و متنوع یافته است. پیوند با منابع خبری و حوزه های خبری و «استغراق» در موضوع کار با آموزه های سنتی روزنامه نگاران تعارض هایی جدی دارد و درعین حال جریان های تازه تر در روزنامه نگاری به صورتی پیش رفته اند که در عمل عینیت را کنار گذاشته اند و بجای جست وجوی حقیقت بدنبال اثبات فکت هایی هستند که در دست دارند، بدون این که سراغ فکت های دیگری بروند. این که چرا این رویکرد به مرور محبوب تر شده است دلیلهای مختلفی دارد که تعدادی از آنها را با اشاره به روند کتاب اتکیسون می توان فهمید.
عینیت: مرگ تدریجی یک رویا اتکیسون در این کتاب از یک چشم انداز کلاسیک روزنامه نگارانه موضوع عینیت را پیش می کشد و این که روزنامه نگاران بجای توازن و انصاف در گزارش نویسی بدنبال جاانداختن سوژه ای خاص باشند را به نقد می کشد. نمونه های زیادی از تجربه های شخصی خودش در گذشته و تحولات روز رسانه های آمریکایی را پیش می کشد که روزنامه نگاران بدنبال اثبات سوژه های خبری هستند و نه بررسی آنها. می گوید روایت گر نیستند و روایت پیشه شده اند. روایت ها را پیش می برند و تلاش می کنند موضوعی را که مورد نظر سردبیران ارشد و حامیان معنوی و مادی رسانه هاست پیش ببرند و جابیندازند و اتفاقاً این مساله برایشان از پایبندی به آموزه های سنتی جذاب تر است. نقد اتکیسون را ذیل مفهوم پساحقیقت می توان فهمید. رژیم پساحقیقت به ویژه از سال ۲۰۱۶ و انتخابات ریاست جمهوری منجر به انتخاب ترامپ، موضوع اصلی نقد و نظرها در اکوسیستم رسانه و خبر است. تاریخی که اتفاقا نقطهٔ آغازین خیلی از نقدهای اتکیسون به نظام رسانه ای آمریکاست. نقد مهمی که از این منظر به روزنامه نگاری می شود همین است که «تعهد به حقیقت» را با چیزهای دیگری تاخت زده است که با ذات روزنامه نگاری فاصله دارند. بقای رژیم پساحقیقت وابسته به لاپوشانی حقیقت به نفع اولویت های سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک است. هدفی که با رسانهٔ متعهد به حقیقت برآورده نمی شود و بنا بر این رژیم پساحقیقت بیش از هرچیز به ضدرسانه وابسته است. ابزارها/نهادهایی که کارکردهای رسانه را بدون دشواری های آن برای اصحاب پساحقیقت به ارمغان بیاورند. بنا بر این هم در سالهای اخیر با گسترش پلت فرم های اجتماعی در حوزهٔ اخبار که با ضعیف شدن نسبی رسانه های جریان اصلی همراه بوده است، این رژیم توانسته به خوبی رشد کند و کار را برای خبررسانی در قالب های سنتی رسانه ها دشوار کند. اتکیسون در چنین کانتکستی رسانه ها را به باد انتقاد می گیرد که به صورتی کارکردهای ضدرسانه ها را پذیرفته اند. در یک چشم انداز کلی می توان با اتکیسون موافق بود. قبل از او نیز کسان زیادی در این زمینه نوشته اند و هشدار داده اند. این مسیر از غلبهٔ «تله کلیک»، «سئو» و گوگل پسند (الگوریتم پسند) شدن محتوا و کاسته شدن از «اولویت های سردبیری» در تحریریه ها شروع شده و مرتب عمیق تر شده است. روزنامه نگار برجستهٔ انگلیسی «نیک دیویس» در کتاب «اخبار زمین تخت» که سال ۲۰۰۹ نوشته است در این زمینه هشدار می دهد که روزنامه نگاران از ژورنالیست به «چورنالیست» تبدیل گشته اند. او واژهٔ چورنالیسم(Churn out+ Journalism) را خروجی فرآیندی می گیرد که تحریریه را به یک خط تولید فست فودی تبدیل می کند که سرعت (برای رقابت با رسانه های زرد و شبکه های اجتماعی) بر هرچیز دیگری اولویت دارد و هر کالای بی کیفیتی را فقط برای باقی ماندن در صحنه و عقب نیفتادن از رقبامنتشر می کند (همین مثال را که دوازده سال قبل دیویس نوشته است با انبوه کانال های تلگرامی که اخبار فارسی را منتشر می کنند مقایسه کنید تا به دقت پیشگویانه کتاب باارزش او پی ببرید). چورنالیسم نیک دیویس در چارچوبی که اتکینسون می سازد بعد از آن که کیفیت را فراموش کرده است، تعهدات بنیادینش را هم کنار گذاشته است. با دشمن بزرگ چه کنیم؟ با این همه ترجیح می دهم در همهٔ موارد با اتکیسون موافق نباشم. رسانه ها در مواجه با رژیم پساحقیقت با دشمنی مواجه گشتند که هدفش نابودی رسانه هاست. رژیمی که دشمن حقیقت است و تکثر رسانه ها با سوگیری های مختلف حتی نسبت به حقیقت برایش مضر هستند. رژیم پساحقیقت همانطور که قبل تر گفته شد با ضدرسانه حیات می یابد و رشد می کند و بنا بر این موضوع اصلی و محوری اش کتمان حقیقت است. برای همین هم می بینیم وقتی ترامپ پشت توپخانه توییتری اش می نشست هدف اولش کنارزدن رسانه های جریان اصلی بود و تمام تلاشش را در این راه به کار برد. تلاش ترامپ این بود که رسانه های بزرگ را از میدان خبر کنار بگذارد و این مساله با واکنش نظام رسانه های غربی روبرو شد. جنگی شروع شد که اگر یکپارچگی رسانه ها و البته نظام های حقوقی (مانند فشار کنگره و دستگاه قضایی آمریکا به شبکه های اجتماعی برای کنترل جریان اخبار جعلی) مقابل رژیم پساحقیقت نبود شاید امروز معادلات به نحوی دیگر در جریان بودند. اتکینسون البته همهٔ این موارد را رد نمی کند، در عوض به این گزارهٔ اخلاقی پناه می برد که هدف وسیله را توجیه نمی کند و رسانه ها نباید در این نبرد به هر ابزاری متوسل می شدند. وکیل مدافع شیاطین! اتکیسون بخش بعدی کتابش را با حمله به جنبش من هم (Me Too) شروع می کند. ترجیح می دهد وکیل مدافع شیاطینی باشد که این روزها هدف افشاگری های جنبش من هم در گوشه و کنار جهان قرار گرفته اند و می گوید که در خیلی از این موارد هیچ سندی به جز ادعای قربانیان وجود نداشته است. او باز هم با اشاره به ضرورت ایستادن روزنامه نگاران در میانه میدان بجای مماس شدن با یکی ازطرف ها، از ضرورت بازگشت به عینیت در روزنامه نگاری سخن می گوید. با وجود این که مصادیق نادرستی را می توان از میان انبوه ادعاهای جنبش من هم یافت اما دراین حملات نمی توان با اتکینسون موافق بود. او قبل از همین بخش در کتابش از فشارهای بیرونیِ لابی های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بر تحریریه ها سخن می گوید و از ده ها گزارشی مثال می زند که خود او تهیه کرده است و با چنین فشارهایی سردبیرانش مجبور شده اند این گزارش ها را کنار بگذارند. یکی از اصول بنیادینی که جنبش من هم بر طبق آن شکل گرفته همین شجاعت غلبه بر ساختار است و اگر قرار بود در همان پیچ و خم های ناسالم حاکم بر نظام تحریریه های رسانه ها و خودسانسوری حاکم بر آن عمل پیش برویم نباید انتظار می داشتیم که «من هم» شکل بگیرد. غرق شدن رسانه ها در زیست بوم گمراهی اتکیسون در بخش دیگری از کتابش به آنچه که افول رسانه های بزرگِ آمریکایی می داند می پردازد. ماجراهایی از خطاهای نابخشودنی در نیویورک تایمز، واشنگتن پست و در نهایت سی ان ان را نقل می کند و معتقد می باشد این ها از موضع رسانه تغییر جایگاه داده اند. رسانه های جریان اصلی می زنند وقتی که در چنین فضایی به دامن پساحقیقت می افتند و از رسانه به «ضدرسانه» تبدیل می شوند. ضدرسانه ها توپخانه های «جنگ روایت ها» هستند، صورت بندی جدیدی از پروپاگاندا را نمایندگی می کنند و با اهمیت ترین دشمنانشان رسانه های متعهد به حقیقتند. کتاب رسانه های مغرض سرشار است از روایت هایی دست اول از مواجهه اتکنیسون با بی صداقتی ها در نظام رسانه ای آمریکا و بازتابی است از دل مشغولی او برای نجات رسانه ها از زیست بومی که رژیم پساحقیقت ساخته است و می توان آنرا زیست بوم گمراهی دانست. جایی که یافتن ردپایی از حقیقت دشوار است و هم رسانه های جریان اصلی و هم بازیگران جدیدالورود و پرتوان اکوسیستم اخبار بدنبال «جاانداختن» یک روایت هستند تا کشف حقیقت و ایستادن در میانهٔ میدانِ قدرت.
* (نام اصلی کتاب Slanted: How the News Media Taught Us to Love Censorship
and Hate Journalism است) ۵۵۲۴۷


منبع:

1401/10/13
14:59:04
5.0 / 5
470
تگهای خبر: تئاتر , تاریخی , ترجمه , تلگرام
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۵
karkado فروش کادو و انتخاب انواع کادویی
karkado.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاركادو محفوظ است

كاركادو

فروش کادو و انتخاب انواع کادویی