چرا سلبریتی ها در همه زمینه ها مستعدند؟
كاركادو: خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز
فرزین پورمحبی
«حریم خصوصی از نگاه سلبریتی همواره در نوسان است!»
قدیم ترها آپشن دخترهای دم بخت «دروداف بودن» و «پلنگ شدن» و یا «بابای پولدارداشتن» نبود. تا همین چند سال پیش «دختر لاكچری» به كیسی گفته می شد كه «از هرانگشتش هنری می ریخت» حتی دختران بی ریخت! در همین راستا معمولاً هر دختری فرت فرت و به تعداد انگشتان دستش مدارك مختلف می گرفت تا مصداق بارز این عبارت باشد و بختش برود بالا؛ از دیپلم گل دوزی گرفته تا گواهینامه سفره آرایی و سرتیفیكیت تایپ و خیاطی.
به تدریج و در گذر زمان، این خصیصه (ریختن هنر از هر انگشت) از دخترخانم ها به سمت سلبریتی ها سوق پیدا كرد و در عصر ما به اوج خود رسید!
هم اكنون این حضرات و سركارات به دلایل نامعلومی اصرار دارند ثابت كنند همه فن حریف اند و استعدادهای شان در یكی دو زمینه خلاصه نمی گردد و یا به قول جلال آل احمد: «عالم به كل خفیات عالم اند». این كه چرا آنها علیرغم این همه معروفیت همچنان نیاز به توجه بیشتر و عرضه كمالات و سكنات رنگارنگ و از همه رنگی هستند، هنوز مشخص نیست! شاید می خواهند اثبات كنند آنها یك موجود فرازمینی اند و نباید آنها را در محدوده خاصی از هنر و ورزش محدود كرد! البته تا حدودی هم حق دارند؛ مثلا اگر خودتان بتوانید به دیوار فرو بروید، فرو نمی روید؟! انصاف هم چیز بدی نیست! آنها هم در همین راستا عمل می كنند!
مثلا هنرپیشه ها خواننده می شوند، خواننده ها هنرپیشه، ورزشكاران هر دو و همه آنها با هم، مجری تلویزیونی می شوند! البته خود مجری ها هم، هنرپیشه و خواننده ورزشكار می شوند! اما مبحث به همین جا ختم نمی گردد چون در ادامه، هنرپیشه ها، خوانندگان، مجریان و ورزشكاران چیزهایی به شرح ذیل می شوند:
نقاش، عكاس، نویسنده گروه سنی بزرگسال و كودك، مترجم، گرافیست، معمار داخلی و شهری، مدیر كافی شاپ، رستوران دار، فعال در زیورآلات تزئینی و كارهای چوبی، دكوراتور، مدیر روابط عمومی شركت های مختلف، شومن در مجالس خصوصی و رسمی، صاحب مهدكودك، گرداننده آموزشگاه های مختلف، دلال، بساز بفروش، آرایشگر، مانكن، مانیكوریست، بدن ساز، خلبان، صاحب شركت و آشپز؛ اما باز این داستان تمام نمی گردد چون آنها در ادامه هنرنمایی های شان:
فردی خیر، فعال محیط زیست، منتقد اجتماعی، اپوزیسیون فعال و در ادامه... مخاطب خاص برای مصاحبه و پركردن برنامه های تاك شو تلویزیونی و فضاهای مجازی، تبلیغاتچی(از دمنوش گرفته تا شیر مرغ و ماست آدمیزاد و بخصوص: انواع و اقسام اپلیكیشن ها)، مدرس كلاس های مختلف، سخنران مدعو در جلسات مرتبط و نامرتبط، بازیكن تیم هنرمندان، كارشناس در كلیه امور هستی و بالاخره عضو شورای شهر، نماینده مجلس و اصولا یك چهره سیاسی تمام عیار می شوند!
نوش جان شان ما كه به قول خودشان بخیل نیستیم! اما مشكل این جاست كه آنها معمولا در حرفه دوم و یا چندم خود، چندان هم موفق نمی شوند و حتی در همان حرفه اول خودشان هم آش دهن سوزی نبوده و در آینده هم چیزی نمی شوند؛ می گویید: نه؟ از مسعود فراستی بپرسید!
بعنوان مثال برخی از سلبریتی های محترم مانند: ...، ...، ...، ... و... ناگهان شاعر شدند و كتاب شعر چاپ كردند. اما بعد خودشان پس از به خرج دادن انصاف و البته بررسی حواشی به این نتیجه رسیدند كه به اشعارشان بگویند: «دل نوشته»! بعد هم برای آن كه آمار فروش دل نوشته های شان را بالا ببرند، جشن عكس و امضا و مراسم رونمایی از كتاب شان را به راه انداختند! اما باز با این دوپینگ ها هم، نه اوضاع ادبیات جفت و جور شد و نه اوضاع محبوبیت شان روبه راه تر! چون شعارشان این است: «مشهور شدن مهم نیست محبوب شدن خیلی مهم است!!»
این اواخر هم كه دكتر شده اند و برای درمان اعتیاد نسخه می پیچند! اما آیا می دانید با تجویز «آمپول نالوكسان» خانم چه تعداد از معتادان به كتاب خوانی درمان شدند! آیا می دانید با این درمان شفابخش، به چه میزانی همین آمار نصفه و نیمه مطالعه كتاب هم به سمت چه اوضاع اسفباری سقوط كرد؟!
اما نكته جالب ماجرا این جاست كه سلبریتی ها به جز این كه می خواهند درونیات شان را نمایان كنند، بدشان هم نمی آید با ما «رو» بازی كنند. یعنی خیلی از اتفاقات خصوصی زندگی شان را با همه «شر» كنند! مثلا تصاویری از مراسم جشن عروسی، تولد، خواستگاری، گردش های خارجی و داخلی و حتی ماه عسل شان را به نمایش بگذارند تا ما متوجه این نكته باشیم كه آنها به رغم ابوالمشاغل بودن شان، سر فرصت به برنامه های جنبی هم می پردازند و این نكته بار دیگر بر وجهه فرامادی بودن آنها صحه می گذارد! اما...
گل بی عیب خداست؛ سلبریتی ها فقط یك نقطه ضعف دارند: اولا؛ دوست ندارند از طلاق شان صحبت شود. دوما؛ نسبت به زایمان فرزندان شان در خارج از كشور حساسیت دارند و سوما؛ اصلا تحمل صحبت در باره دوتابعیتی بودن شان را ندارند. (این كه شد ۳ تا! البته مسئله ای هم نیست.) به هرحال آنها معتقدند مسائل فوق مربوط می گردد به امور خصوصی زندگی شان و به كسی ربط ندارد! به هر حال محدوده زندگی خصوصی و حریم شخصی برای سلبریتی ها دائم در نوسان است و خودشان آنرا تعیین می كنند كه مثلا ماه عسل خصوصی تر است یا طلاق!
خب بعد با این اوضاع «همه كاره و هیچ كاره» بودن سلبریتی ها و این حریم خصوصی و غیرخصوصی كردن های آنها و... می گویید چرا وضع فرهنگ و هنر و ورزش مان این است؟ چرا یك آنتونی كویین برای بازی در فیلم حضرت محمد(ص) خودمان پیدا نمی گردد و اصلا خود فیلم، انگشت كوچیكه فیلم نسخه هالیوودی آن هم نمی شود؟ بگذریم! با این حرف ها كه دردمان دوا نمی شود!
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب