گفت وگوی كاركادو با بهروز وجدانی
در رابطه با این ساز محبوب که ثبت جهانی شده، چه می دانید؟
به گزارش کارکادو، رباب که به تازگی در میراث فرهنگی ناملموس ثبت شده است، سازی است که در میان بلوچ ها رواج دارد و به شکلی ساز محبوب این مردم است. حال گفته می شود هر جا که بلوچ ها باشند، این ساز هم نواخته می شود. تفاوتی هم ندارد که آنجا ایران است، افغانستان، تاجیکستان یا ازبکستان!
به گزارش کارکادو به نقل از ایسنا، ایران به تازگی در نوزدهمین جلسه کمیته بین دولتی محافظت از میراث فرهنگی ناملموس در پاراگوئه موفق به ثبت پرونده «مهارت ساختن و نواختن رباب» با مشارکت کشورهای افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان شده است.
این ساز با نام پارسی «رواوه» بیشتر از یک هزار سال قدمت دارد. پرونده رباب در اجلاس ۱۴۰۱ هم بررسی شده بود که در آن دوره از پیوستن به لیست میراث جهانی ناملموس بازماند. در همین جهت تصمیم گرفتیم با بهروز وجدانی ـ پژوهشگر موسیقی ـ درباره تاریخچه این ساز و.... صحبت نماییم.
در ادامه می توانید مشروح این گفتگو را بخوانید:
_ لطفا در ابتدا روایتی از تاریخچه رباب داشته باشید؛ قدمت این ساز به چند سال قبل در ایران باز می گردد؟
ساز رباب یکی از سازهای بسیار قدیمی تمام حوزه فرهنگی ایران است که قرن ها در خیلی از کشورها رواج داشته است. در این جهت می توانیم به اشعار مولوی و سعدی اشاره نماییم که از نام رباب در آثار خود بهره برده اند. همین مساله مبین اینست که این ساز حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ سال قدمت دارد.
_ رباب چگونه نواخته می شود؟
انگار در کتاب ها ذکر شده است که این ساز در گذشته ها برخلاف امروز که یک ساز مضرابی است، در خیلی از کشورهای عربی با آرشه هم نواخته می شده است. همینطور در بعضی کشورها به آن مربع هم می گفتند؛ چون مربع شکل بوده است، اما با گذر زمان شکل کاسه آن تغییر کرده است. آن رباب آرشه ای گذشته با رباب کنونی متفاوت می باشد، ولی رباب کنونی که چندین قرن است در ایران نواخته می شود، چندی قبل در پاراگوئه به ثبت جهانی یونسکو رسید.
_ ساز رباب تحت چه شرایطی در کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس ثبت شد؟
در سال ۲۰۰۳ کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس تشکیل شد و ما هم در سال ۲۰۰۵ به آن ملحق شدیم. در همین جهت تابحال ۲۴ اثر ایرانی را در لیست آثار میراث فرهنگی ناملموس ثبت کرده ایم شده که حال ثبت بعضی از آنها به شکل انفرادی و برخی هم مشترک با کشورهای همسایه بوده است. ساز رباب هم به شکل مشترک با ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان ثبت شده است؛ چونکه این چهار کشور پرونده را نوشته اند که نشان دهند این ساز در این چهار منطقه مدت ها است که رواج دارد.
فراموش نکنیم که هدف این کنوانسیون ثبت میراث های زنده است که حالا هم در زندگی مردم نقش دارند. همینطور میراثی که در این کنوانسیون ثبت می شود باید بین نسلی باشد و چند نسل از آن بهره برده باشند؛ یعنی به قول معروف استاد شاگردی باشد و از پدر به فرزند و از استاد به شاگرد رسیده باشد. حال ساز رباب کلیه این خصوصیت های مهم را داشته است، بخصوص این که ساز رباب در این مناطق عملکرد فرهنگی و اجتماعی هم دارد؛ یعنی خیلی از حوزه های زندگی مردم در این ساز نواخته می شود.
البته کسانیکه این ساز را می نوازند گاهی همراه با آن زمزمه هایی می کنند و می خوانند. در بعضی از مواقع هم حالت ساز و آواز دارد.
_ رباب در کدام مناطق ایران رواج دارد؟
رباب چندین قرن است که در سیستان و بلوچستان ایران رواج دارد و حدودا دو شکل دارد. آن شکلی که در میان بلوچ ها رواج دارد و بیشتر مطرح است، سازی است که با مضراب نواخته می شود و ۱۸ تا سیم دارد، همینطور تعداد زیادی سیم در زیر ساز وجود دارد که تنها حجم صداهای نواخته شده را زیاد می کنند و روی آنها مضراب نمی خورد. رباب کوچکتری هم داریم که در مناطقی از سیستان و بخشی از بلوچستان رواج دارد که آنرا رباب پنج سیمه می خوانند. اشخاصی که تمایل دارند مسائل فنی این ساز را یاد بگیرند باید به کتاب موسیقی آقای محمدرضا درویشی یا کتاب های بنده در دو جلد به نام «فرهنگ موسیقی ایرانی» مراجعه نمایند.
_ بهترین نوازنده این ساز کیست؟
آقای زنده یاد موسی زنگشاهی حدودا ۵۰ تا ۶۰ سال پیش معروف ترین نوازنده رباب در زاهدان بودند که البته فرزندان و خانواده ایشان هم با نواختن این ساز آشنا هستند.
_ جنس رباب و ظاهر آن چگونه است؟
جنس این ساز از چوب زردآلو است که با توجه به آن چه در سازهای بین قومیتی معمول است، روی این ساز تزئینات بسیار زیادی وجود دارد؛ به صورتی که صدف، استخوان و فلزات مختلف روی آن دیده می شود که بسیار زیبا است. البته این تزئینات سوای مسائل زیبایی شناسی، به لحاظ نمادها، اسطوره ها و اعتقادات و باورهای سازندگان و نوازندگان آن منطقه هم قابل بحث است.
_ رباب در چارچوب موسیقی ایرانی نواخته می شود یا موسیقی نواحی؟
ساز رباب به شکل تک نوازی و گروه نوازی نواخته می شود. البته رباب در گروههای موسیقی سنتی کنونی ایران هم بخاطره اصوات بمی که دارد، استفاده شده است؛ یعنی گروههای غیرفولکلوریکی که موسیقی ردیف دستگاهی را اجرا می کنند.
در گذشته در ارکستر آقای فرامرز پایور، تمام سازهایی که نواخته می شدند ایرانی بودند همچون رباب و قیچک که از موسیقی نواحی ایران به اجرای موسیقی ردیف نوازی راه پیدا کرده بودند.
_ ثبت این اثر در میراث فرهنگی ناملموس چه تاثیری دارد؟
این امر به دو علت مهم است؛ اول این که ایران چون داعیه دار فرهنگ و تمدن قدیمی خود است، از آن انتظار می رود که در مقایسه با سایر کشورهای منطقه بیشترین آثار را به ثبت جهانی برساند که البته هم اکنون ایران بیشترین تعداد آثار ثبت شده در یونسکو را دارد.
مساله دوم اینست که ما مردمی هستیم که وقتی یک اثر به ثبت جهانی می رسد، تمام مردم آن منطقه، بخصوص اشخاصی که با آن سر و کار دارند، خیلی به خود می بالند و همین مساله سبب می شود میراث خویش را جدی تر بگیرند و بیشتر به دنبال چنین مسائلی بروند. همینطور سازمان های متولی آن میراث مثل سازمان میراث فرهنگی زمانیکه می بینند یک اثر به ثبت رسیده است، کمک های بیشتری را به رواج آن عنصر فرهنگی خواهند کرد.
حدودا میتوان اظهار داشت که خود این کنوانسیون هم به دنبال همین مساله است، گرچه دولت های کشورها عضو آن هستند ولی میراث نیاکان متعلق به مردم است و در تمام ۴۰ ماده کنوانسیون پاسداری میراث فرهنگی ناملموس قید شده که میراث مردم باید توسط خود مردم پاسداری شود، آموزش داده شود، آگاهی در رابطه با آن بیشتر شود و....
درحقیقت دولت ها صرفاً می توانند با مردم و نهادهای مردمی همکاری داشته باشند و در مورد آموزش، مستندسازی، امور مالی و... اهتمام بورزند.
چهار کشور این پرونده را با سرگروهی و حمایت ایران به یونسکو فرستادند که این امر نشان میدهد کشور ایران باوجود مشکلاتی که دارد، می تواند در ثبت آثار میراث فرهنگی مناطق مدیر و مسئول باشد؛ چونکه امکانات بیشتر و پرسنل آگاهتری دارد. همین مساله خود پیام خوبی را منتقل می کند.
همینطور ایران با این اقدامات به کشورهای منطقه این پیام را می رساند که می توانند با کمک ایران از میراث فرهنگی خود پاسداری کنند؛ چونکه اینها میراث منطقه هستند.
البته در همین پرونده رباب اگر ساز را در میان چهار کشور ریشه یابی کنند، ریشه آن به ایران بازمی گردد به هر حال که در گذشته تعداد زیادی از این کشورها بخشی از ایران بوده اند؛ به این علت اینکه رباب در شرق ایران، مناطقی از کرمان هم رواج پیدا کرده است ولی اساس آن سیستان و بلوچستان است.
_ این ساز بیشتر در ایران رواج دارد یا در سه کشور دیگر؟
فرقی نمی کند؛ چونکه بلوچ ها در افغانستان، پاکستان، تاجیکستان و ازبکستان هم هستند و رباب ساز محبوب آنها است. صرفاً امکان دارد شکل، اندازه و تزئینات ساز در کشورهای مختلف بر مبنای اعتقادات و باورهای مردم هر منطقه و نگاه آنها به مسائل زیباشناسی متفاوت باشد.
منبع: karkado.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب